• وبلاگ : انتظـــــــــــار روشـــــــــــــــن
  • يادداشت : دلتنگ جمكران...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 14 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام... وب خيلي زيبايي دارين.دلم خيلي برا جمكران تنگ شده

    نوحه قشنگي دارين.نتونستم كدشو پيدا كنم ميشه كدشو برام بفرستيد

    ممنون ميشم

    التماس دعا

    با سلام ممنون از حضورتون .

    در صورت تمايل به تبادل لينك ما حاضريم لبيك بگيم . اعلام كنيد تا لينك كنيم

    سلام عيد بر شما مبارك با سوال چگونه پيرو و راهرو شهدا باشيم ؟!دروبلاگ ارزشي ضريح عاشقي به روزيم شماهم با نظرات سازنده خود نسل سوم را ياري رسانيد!

    + علي 
    بسم الله الرحمن الرحيم،اللهم صلي علي محمد وآل محمدوعجل فرجهم
    سلام،وبلاگ خوبي داريد-خداقوت،احسنت.
    ازhttp://lord-of-time.zet.ir و http://ballampour.parsiblog.com ديدن فرماييد.متشكرم
    يا صاحب الزمان .....
    بسم الله الرحمن الرحيم/السلام عليك يا علي بن موسي الرضا الرمُرتَضي! سلام مهدي جان**آقا عيدتون مبارك** سلام زهرا* خانوم بزرگوار/خدا قوت/عيدتون مبارك و فراوان التماس دعا.ياعلي.

    آنگاه از دور مي آيم و در اولين نگاه گنبد طلايي تو را مي بينم ، پرنده روحم به هواي وصل تو بال مي زند . و اشكم جاري ميشود.يا ضامن آهو...

    عيد بر شما مبارك!

    التماس دعا

    معنويت و رشد آن در دين تحت عناوين خاصّي آمده كه هر كدام مسير واحدي دارند. آن واژه‏ها عبارتند از: اطاعت و فرمانبرداري؛ قرب و نزديك شدن به خداوند؛ انقطاع و بريدن از غير خدا و فقط اطاعت او؛ عبوديت و بندگي حق و رهايي از غير؛ خلوص و اخلاص و مراتبي كه ديگر انگيزه‏اي غير از رضايت حق در حركات نباشد؛ تزكيه و پاك نمودن خويش از هر آلودگي نفساني.
    اين همه حالاتي هستند كه حاكي از گرايش بالاي معنوي در مؤمن هستند، امّا مسير اين مراحل همه از شناخت و سپس عشق و ايمان شروع مي‏شود. شناخت خدا و مهر و لطف و وفاي اوست كه در انسان عشقي را پايه مي‏ريزد كه به ايماني برتر دست مي‏يابد و سپس اطاعت و عمل در مراتب گوناگون آن شكل مي‏گيرد. در اين باره خودشناسي و خداشناسي و مطالعه كتابهاي اخلاقي و اسوه‏ها و مناجاتهاي عميق ائمه«عليهم السلام» راه را هموار مي‏سازد و همتي را بارور مي‏كند، تا به احساس دلخواه دست يابيم؛ گرچه در مراتب اين ادراك نبايد هدف لذّت روحي باشد و اطاعت و عمل به تكليف بر همه چيز مقدّم است.
    توجّه به موانع حركت و درك معنويّت بسيار مهم است. مثلاً گاهي بخل و عدم انفاق همه احساسهاي معنوي را كور مي‏كند. ممكن است جواني كه در سنين ازدواج است و بايد ازدواج كند، از اين كار خودداري كرده و بخواهد با رفتن به حج درجات معنوي كسب كند. در حالي كه پيامبر اكرم«صلي الله عليه وآله» فرموده‏اند: «ازدواج كسب نيمي ازدين است». پس در سير معنوي بايد هم به روشها، هم به مراحل و هم به موانع توجّه داشت.
    در آيه زيبايي از قرآن مي‏خوانيم: «يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي كانت عليهم» (سوره اعراف، آيه 157). پيامبران سنگينيها و زنجيرها را از پاي انسانها برمي‏دارند پس بايد در خويش تأمّلي كرد و اين زنجيرها را برداشت. اين موانع و زنجيرها عبارتند از: دلبستگي به تعريف و ستايش مردم، وسوسه‏هاي شيطاني، هواهاي نفس و جلوه‏هاي دنيا. چاره كار نيز در عشق و ايمان بزرگتر است، كه اين زنجيرها را بگسلد. معرفت و مقايسه آنچه راه حق مي‏دهد و آنچه اين موانع و زنجيرها مي‏دهند، انسان را به عشق و ايماني بزرگتر، يعني عشق به اللَّه رهنمون مي‏سازد.

    پيامبر اكرم(ص) فرمود: "آفت العبادة الفترة؛ آفت عبادت سستي كردن است". عاملي كه روح عبادت و معنويت مناجات و راز و نياز را از انسان مي گيرد و آسيب جدّي به روح و روان انسان مي زند، سستي در نماز و آن را در اوّل وقتش نخواندن است. هنگامي كه وقت نماز مي‌رسد، "خط نوري" از عالَم ملكوت، و از عرش الهي، به كعبه مي تابد. تلألوي پرتو آن، كعبه را با سراسر هستي از مُلْك تا ملكوت و از طبيعت ناسوت تا عرش لاهوت متصل و مرتبط مي سازد. اقامه كنندگان حقيقي نماز از اهل زمين تا سكان داران عرش الهي همگي در آن لحظه، در نماز و دعا و مناجاتند. هر چه از اوّل وقت مي گذرد، از غلظت آن نور معنوي كاسته مي شودو لحظه اي فرا مي‌رسد كه آن خط نوري را حتي با چشم حقيقت بين و باطن نگر در زمين نمي توان مشاهده نمود. خودت را مقيد ساز به خواندن نماز در اوّل وقت، تا جذبة آن "نور و نفخات رحماني" به تدريج لذت مناجات با ربّ الارباب و حضور قلب را در شما ايجاد كند.
    در روايات آمده كه يكي از آثار تأخير انداختن نماز از اوّل وقت، اين است كه لذت مناجات و عبادت و روح معنويت و دعا و راز و نياز سلب مي شودو انسان به تحيّر و سرگرداني و چه كنم چه نكنم و به غم و اندوه روحي مبتلا مي‌شود.
    اميرالمؤمنين(ع) فرمود: "از رسول خدا شنيدم كه فرمود: "بنده اي نيست كه به اوقات نماز و طلوع و غروب خوشيد اهميت بدهد مگر اين كه من براي او راحتي هنگام مرگ، و بر طرف شدن غم و اندوه و نجات از آتش دوزخ را ضامن مي شوم".
    پيامبر اكرم(ص) فرمود: "بيشترين چيزي كه بر امتم از آن مي ترسم، پس و پيش كردن نماز از وقت آن است". نيز فرمود: "شفاعت من فرداي قيامت به كسي كه نماز واجب را از وقتش به تأخير اندازد نمي رسد".
    امام صادق(ع) فرمود: "يكي از مصاديق سبك شمردن نماز و منظور از "الّذين هم عن صلاتهم ساهون" كه به آنان وعدة عذاب "ويل" جهنم داده شده، آن است كه بدون عذر نمازش را از اوّل وقت به تأخير اندازد".
    ترك گناه در روز و مقيد شدن به نماز اوّل وقت در ظهر و عصر و مغرب و عشا و هر شب با توبه و استغفار خوابيدن، زمينه را براي توفيق نماز صبح در اوّل وقت فراهم مي سازد. نارحتي شما امر خوشايندي است، اما مواظب باشيد كه اين ناراحتي براي شما عادت نشود.

    عبوديت و پرستش يكي از نيازهاي انسان است. تمامي انسان ها از ابتدا تا كنون به شكلي پرستش داشته اند. روح انسان نياز به عبادت و پرستش دارد. هيچ چيزي جاي آن را پر نمي كند، و خداوند تنها موجودي است كه لايق پرستش است
    اهل عرفان گفته اند: براي رسيدن به عرفان الهي و شناخت خود و خدا مراحلي بايد طي شود. مرحلة اوّل، شريعت است. براي پيمودن اين مرحله بايد به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و كمك از عبادت وارد مرحلة دوم يعني طريقت شد، آن گاه از طريقت عبور كرده و به حقيقت پيوست كه پيوستن قطره به دريا است.
    هر كدام از مكتب ها و آيين ها اَشكالي براي عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتي موجودات ديگر نيز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن مي‌فرمايد: "كلّ قد علم صلوته و تسبيحه؛ (نور (24) آيه 41) تمامي موجودات نماز و تسبيح خدا را مي دانند". در جاي ديگر مي‌فرمايد: "إنْ مِن شيء إلاّ يسبّح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم؛ (اسراء (17) آية 44) هر موجودي با حمد، خدا را تسبيح مي‌گويد، ليكن شما تسبيح آنان را نمي فهميد".

    جمله ذرات عالم در نهان
    با تو مي گويند روزان وشبان
    ماسميعيم و بصيريم وهشيم
    با شما نامحرمان ما خا موشيم
    گر شما سوي جمادي مي رويد
    محرم جان جمادان كي شويد.

    سلام

    شعر خوبي بود.مرسي.

    لينك خود را چك كرديد؟
    پاسخ

    حتمابه اين زوديا چك مي كنم، ممنون از حضورتون

    دوازده نفر بودند كه رفتند قله را آزاد كنند.

    محمود اخلاقي شهيد شد. علي آقا (شهيد علي ماهاني) هم زخمي شد.

    وقتي برگشتيم، علي آقاگفت: مي دونم چرا شهيد نشدم؟ ...

    وقتي مي رفتيم بالاي قله يه چشمه ي آب ديدم.

    با خودم گفتم وقتي بر گشتم، اين جا آب تني مي كنم.

    همين تعلق به دنيا باعث شد زخمي بشم ولي ...